دخترک شیطون و ملوسم
سلام مامان جونم ، دختر زیبا و خواستنی من انشااله همیشه حالت خوب و سرحال و قبراق و شاد باشی . امروز یکشنبه 8/5/91 هست و می خوام از خاطره دیشب که افطاری خاله فاطمه دعوت بودیم برات بنویسم .ساعت 7:50 دقیقه خاله مهناز اومد دنبالمون و با خانوادشون رفتیم افطاری . خیلی خوش گذشت دست خاله فاطمه درد نکنه زحمت کشیده بود . از همون لحظه اول که اومد ما رو خوش آمد کرد و تا آخرش با ما بود و هوای ما رو داشت از فضولی های شما هم که هر چی بگم کم گفتم .سفره می کشیدی ، شیشه ات رو می زدی به لیوانها و سرو صدا می کردی ، جیغ می زدی و ... قربونت برم که مادر فضولی هالتم دوست داره عزیز دلم .بعد کیمیا اومد بغلت کرد و کلی دورت داد بیچاره رو خسته و کوفته کردی بعد هم...
نویسنده :
مامان
10:22